Friday, May 20, 2005

من به هیچی افتخار نمی کنم

من به عنوان یک دختر مسلمان ایرانی افتخار می کنم که .....
بارها و بارها عین این جمله ها را شنیده ایم، یا حتی گفتیم! این جمله مثل این می مونه که ٬من آنم که رستم بود پهلوان!٬ یا مثلا از افتخارات من فتح بابل به دست کوروش است!! مگه من خودم انتخاب کردم که دختر باشم یا زحمت کشیدم و مسلمان شدم یا برای ایرانی شدن تلاش کرده ام و به دستش آوردم؟
با همین احتمال من می تونستم یک پسر آفریقایی آدم خوار باشم و از صبح تا شب دنبال شیر و گاو و ببر و پلنگ بدوم
چیزی که نه نتیجه انتخاب من بوده و نه نتیجه تلاش من ، قابل افتخار کردن نیست . به همین نسبت هیچ کدام اینها مایه سرزنش و تحقیر هم نیست. وقتی جمیله کدیور درباره مسیح علی نژاد نوشت که زنان در هر نسبتی که سنجیده شود، مظلومیتی مضاعف دارند کلی لجم گرفت.
وحالا ما هر روز چپ و راست کلی از این موجودات مفتخر می بینیم که به لنگه کفش پاره ننه بزرگشان هم افتخار می کنند

بله ،من یک دختر ایرانی مسلمان هستم که نه دینم را انتخاب کردم ،نه کشورم را،نه خانواده ام را و نه هیچ کدام از شرایط اولیه وجودیم را چه در زمان و چه در مکان، معنیش اینه که ما حتی خودمان هم خودمان را انتخاب نمی کنیم ،کمی دردناکه نه؟
اما حالا که من را این شکلی فرستادند تو صحنه بازی، هیچ کدام را انکار نمی کنم ،به هیچ کدام افتخار نمی کنم و از هیچ کدام هم شرمنده نیستم، اما برای نقشی که به من داده شده احترام قائل می شوم و سعی می کنم بازیگر خوبی باشم .سعی می کنم جایگاه بهتری بسازم برای دخترها یی که همیشه فکر می کنند باید نقش مظلوم را بازی کنند، برای ایرانی هایی که یک غرور کاذب تاریخی و در عین حال یک ناخودباوری تاریخی دارند و برای مسلمانهایی که هر کس به کیش آنها نباشه کافر محسوبش می کنند