Thursday, June 23, 2005

نامه ای به هاشمی در آخرين ساعتها...

پناه جان ،آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
اصل نامه پناه فرهاد بهمن به هاشمی ، فقط چند ساعت مونده به انتخابات


جناب آقای هاشمی رفسنجانی!

با سلام،

نمی‌دانم حجم تملق و چاپلوسی اطرافيانتان تا چه اندازه فرصت شنيدن صدای واقعی جامعه را در اين ساعتها به شما می‌دهد؟

خبر ندارم شيشه‌های دودی بنز ضدگلوله‌تان چقدر امکان ديدن حال و هوای آخرين ساعتهای منتهی به رای‌گيری را برايتان فراهم می‌کند؟

اميدی هم ندارم که اين نامه در آخرين ساعتهای سرنوشت‌ساز به دستتان برسد و اگر هم رسيد هشدار جاری در آن را جدی بگيريد...

اما در اين ساعتهای نيمه شب، نوشتن اين نامه تنها کاری است که به ذهنم می‌رسد و از دستم بر می آيد.

..............................................................

حضورتان در برنامه زنده تلويزيونی شبکه دو بهترين فرصت برای بازگو کردن ناگفته‌ها بود که از دست داديد و به جای آن رهبری را صاحب کشور و تصميم‌گيرنده نهايی دانستيد تا اثبات کنيد که هنوز نمی دانيد که در مرام اصلاح‌طلبی مردم بيش از همه سزاوار کرنشند و لاغير...

با انصراف شما، ذهن جامعه بيش از پيش نسبت به واقعيت‌های ناگفته روشن شده و از طرفی يک هفته انتخابات به تعويق می افتد و با ورود چهره ای ديگر به عرصه معادلات اقتداربه هم خواهد ريخت و فرصتی دوباره برای اصلاح‌طلبان فراهم خواهد شد.