مسیح ثانیهای چند دلار؟
بعد از سه ساعت درس خواندن و سه ساعت وبگردی گفتیم یک چای بخوریم به جای سحری و خواب را دریابیم که سه ساعت بیشتر برای خوابیدن وقت نداریم، اما مگر میگذارند؟ ساعت ۵ صبح بود که تلویزیون را روشن کردم تا چای را دور هم بخوریم و یک سر و صدایی باشد که چشممان روشن شد به جمال یک آقای سفیدپوش که به همراهی گروه کر در حال روضه خواندن به نام مسیح بود و جماعت چند هزار نفری هم حسابی حس گرفته بودند و گوله گوله اشک میریختند. به یاد شبهای قدر افتادم و اشکهایی که خودم همراه با جوشن کبیر به چشمم آمده است و فکر کردم این بابا عجب هنری داره که در جا اشک چند هزار نفر را در آورده است! و اینکه در همه جای دنیا روضهخوان و مداح اهل بیت هست و روش همگی هم مشابه یکدیگر و احتمالاً هدف و منظور هم همینطور. تا اینجا مشکلی نبود تا اینکه این آقای سفیدپوش که «بنی هین» نام داشت احساس کرد مسیح در وجودش رسوخ کرده و همین الآن است که مرده زنده کنه! چشمتان روز بد نبینه، تعدادی از بیماران لاعلاج که ظاهراً با ملکالموت قرار ملاقات داشتند به صف روی صحنه آمدند و آقای سفیدپوش که خود را نماینده مسیح در زمین میدانست برای آنها دعا میخواند و بعد هم با تلنگری نقش زمینشان میکرد و آنها هم شادمان و سرخوش میرفتند و قرار ملاقاتشان را لغو میکردند! تابلوترین قسمتش یک آقای پیری بود که گوشش سنگین بود و بعد از مورد فوت قرار گرفتن یک مرتبه شنوا شد
بله، همه جای دنیا آسمان همین رنگ است! «خدافروشی» حرفه پر درآمدی است
<< Home