دکتر فرجیدانا، محبوب دانشجوها
یک زمانی یکی از استادهای ما در دانشگاه تهران معتقد بود که تنها نسخه شفابخش برای این خراب شده فقط یک بمب اتم است! ساختار اداری و مدیریتی دانشگاه چنان فرسوده و از زمان عقب مانده بود که در مقایسه با هر دانشگاه دیگری حتماً رفوزه میشد. دانشگاه طی سالها رشد کرده بود، اما سیستم اداری به ویژه به همان شکل چهل سال پیش باقی مانده بود. وقتی فرجیدانا رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران شد تغییر و تحولات از همان جا آغاز شد و بعدها در نقش ریاست دانشگاه تهران چنان به تدریج و آرام همه چیز سر و سامان گرفت که شاید کمتر کسی این تغییرات را احساس کرد. در زمان ریاست دانشکده فنی و در ماجرای کوی دانشگاه همراه دانشجویان در تحصن شرکت کرد و با انها هم صدا شد در حالی که پدرش زیر تیغ جراحان و در بیمارستان بستری بود . پیش از ریاست او قسمت بزرگی از زمینهای دانشگاه تهران در محدوده ژئوفیزیک به شهرداری واگذار شده بود و حتی گروه فیزیک که یادگار دکتر حسابی محسوب میشود نیز به مخابرات فروخته شده بود! دکتر فرجی دانا سعی کرد این معاملات را فسخ کند و از ویرانی اولین رصدخانه حرفهای ایران جلوگیری کند، اما کار از کار گذشته بود و چیزی از رصدخانه برای نگهداری باقی نمانده بود. گروه فیزیک هم به مدد اعتصابهای دانشجویان و اعتراض شدید استادها سر جای خود باقی ماند. از آن پس فرجی دانا تدبیر دیگری اندیشید و تک تک ساختمانهای قدیمی دانشگاه تهران را در میراث فرهنگی ثبت کرد تا دیگر کسی نتواند به آنها دستاندازی کند. سیستم کامپیوتری سراسری کتابخانههای دانشگاه و سر و سامان گرفتن وضعیت سایتهای کامپیوتر هم از یادگارهای اوست،جالب این که وقتی فرجی دانا به عنوان جانشین معین برای وزارت علوم پیشنهاد شد یک دانشجوی بسیجی مخلص خدا این اقدام او را تلاشی برای تفتیش عقاید و جاسوسی در ارتباطات اینترنتی دانشگاهیان دانست و به شدت به کاندیداتوری او تاخت! اینها تنها قسمتی از خدمات دکتر رضا فرجیدانا است که من در جریانش بودهام. مطمئن هستم آنها که نزدیکی بیشتری به ایشان و درگیری بیشتری با دانشگاه داشتهاند حرفهای بیشتری دارند. امیدوارم حداقل دانشگاهیان محترمی که این همه تغییر و تحول را دیدهاند خاموش ننشینند و تقدیر شایستهای از ایشان بکنند، به آقایان که امیدی نیست
<< Home