Sunday, January 22, 2006

سفرنامه شماره ۲: ابرو باد و برف در کارند

JCMT telescope model

ادامه ماجرا در فرودگاه را درز می‌گیریم تا برسیم به قسمتهای هیجان‌انگیزتر!
خوب من دو روز را در شهر زیبای هیلو گذراندم و شهرگردی کردم و البته نصف هر روز را هم در مرکز مشترک نجوم در دانشگاه هاوایی بودم تا در مورد شرایط کار در سر کوه ارشاد بشوم.
دیروز صبح شنبه بازار برقرار بود که بی‌شباهت به جمعه بازارهای خودمان نبود و تا دلتان بخواهد اجناس چینی و فیلیپینی و اندونزیایی را به اسم سوغات هاوایی بهتان قالب می‌کردند. اصولاً در دهکده جهانی دیگر فرقی نمی‌کند که به کجا سفر می‌کنید چه بروید سفر حج و چه قطب جنوب یا حتی هاوایی باز هم فقط سوغاتی چینی گیرتان می‌آید. پس بهتر است زیاد به خودتان زحمت سوغاتی خریدن ندهید. گذشت آن زمان که برد یمانی را به پارس می‌بردند اودویه هندی به بلخ!
دیروز عصر من همراه هارولد باتنر که موجود بسیار نازنینی است و در اینجا نقش پدر خوانده علمی برای خیلیها را دارد آمدم به محل اقامت رصدگران و کارکنان تلسکوپهای مختلف. سیزده تلسکوپ بزرگ که هرکدام در نوع خود بی‌نظیر هستند در قله موناکی وجود دارد. از این نظر شاید بتوان این منطقه را گرانترین قله جهان دانست چرا که هرکدام از این تلسکوپها و تجهیزات همراهشان میلیونها دلار ارزش دارد. اگر بروید اینجا می‌توانید روی هر تلسکوپ کلیک کنید تا اسم و مشخصاتش را ببینید. این هم لیست کامل تلسکوپهایی که بر فراز کوه قرار دارند

کارکنان تلسکوپهای مختلف و رصدگرانی که به موناکی می‌آیند همگی در همین مرکز اقامت دارند. این مجموعه از یک ساختمان اصلی و ۴ خوابگاه تشکیل شده است. اتاق کار مسؤولان رصدخانه‌ها و اتاق کامپیوتر برای بازدیدکننده‌ها، ‌غذاخوری، ‌کتابخانه، اتاق تلویزیون،‌میز بیلیارد و دفتر مرکز در ساختمان اصلی قرار دارد. انواع و اقسام خوردنی و نوشیدنی هم ۲۴ ساعته حاضر است!‌در واقع اینجا به دلیل خشکی هوا و ارتفاع بدن احتیاج بیشتری به مایعات دارد و برای همین با در دسترس قرار دادن انواع نوشیدنی‌ها شما را مجبور می‌کنند که مایعات مصرف کنید! طبق یک قانون نانوشته اگر هر دو ساعت یک بار مجبور نباشید که به دستشویی سر بزنید معنیش این است که به اندازه کافی مایعات مصرف نکرده‌اید

دیشب حدود ۱۰ سانتیمتر بر فراز قله برف باریده بود. این اتفاق فقط چندبار در سال رخ می‌دهد که یکیش نصیب من شد !
دیشب حدود ساعت ده برای اینکه شرایط را چک کنیم و اینکه آیا می‌توان سقف تلسکوپ را باز کرد یا نه راهی قله شدیم . البته من فقط ناظر ماجرا بودم و همه کارها را مسؤول رصدخانه انجام می‌داد. اینجا قانونی وجود دارد که هیچ کس اجازه ندارد به تنهایی از محل اقامت بالاتر برود چرا که احتمال ارتفاع‌زدگی وجود دارد و اگر هرگونه سانحه دیگری هم پیش بیاید باید یک نفر دیگر برای اطلاع دادن و کمک‌رسانی وجود داشته باشد. برای همین رصدگرانی که برای رصد می‌آیند نقشی بیشتر از سوپاپ اطمینان ندارند!‌به هر حال ورود به ساختمان یک تلسکوپ غول‌پیکر و راه رفتن کنار آینه ۱۵ متری آن آرزوی هر منجمی است و به اندازه کافی هیجان انگیز بود! ‌ همان دیشب خیالمان راحت شد که رصد در کار نخواهد بود چون بیشتر از ۱۰ سانتیمتر برف روی سقف تلسکوپ نشسته بود. جناب اپراتور یک کمی با دستگاهها ور رفت و مطمئن شد که همه چیز روبه‌راه است و برگشتیم پایین که دوباره فردا صبح سری به تلسکوپ بزنیم.
صبح ساعت ۶ دوباره به سمت قله رفتیم. هیچ گروه دیگری در این مدت به قله نرفته بود. همه جا یخ زده بود و این اصلاً نشانه خوبی نبود! اما به هر حال لازم بود که مخزن هلیوم مایع یکی از آشکارسازها را پر کنیم. آشکارسازهای مادون قرمز در دمای خیلی پایین نزدیک به صفر مطلق (حدود منفی ۲۷۰ درجه سانتیگراد) کار می‌کنند تا نوفه‌های گرمایی اثری روی جریانهای الکتریکی و داده های ثبت شده نداشته باشند. برای سرد کردن آنها از هلیوم مایع استفاده می‌شود. در حال حاضر چهار آشکارساز مختلف روی تلسکوپ نصب شده‌اند و بسته به برنامه و شرایط رصد به کار می‌روند

گزارشهای هواشناسی همچنان نا امید کننده هستند! امشب هم بارش برف خواهیم داشت و امکان رصد نخواهد بود!‌این هم از شانس ما!‌ در عوض می‌توانم الان این دور و اطراف را بگردم و در عوض شب یک خواب حسابی بکنم! اصلاً قربون هوای ابری

پی نوشت: بابک زحمت کشیده و گزارشهای کامل‌تر را که برای مجله نجوم می‌فرستم در اینجا آورده است. بنابراین برای کسب اطلاعات بیشتر یک سر به اینجا برنید