Friday, September 18, 2009

احوالات روز قدس۸۸


مهمان این پست، یک شاهد عینی تظاهرات روز قدس در تهران


از تقاطع تخت طاووس و شریعتی تا میدون ولی عصر پیاده رفتیم جمعیت اجازه
نداد جلوتر بریم .فکر کنم جمعیت از ازادی که رفته بودیم بیشتر بود .
موبایل قطع نبود به سختی ولی می‌شد تماس گرفت . دوستی از خیابان آزادی زنگ
زد گفت آزادی جای سوزن انداختن نیست. مردم شعار می‌دادن نه غزه نه لبنان
جانم فدای ایران.
بسیجی بی غیرت قاتل جون ملت
بسيجی واقعی / همت بود و باکری
ما اهل کوفه نيستيم / پول بگيريم بايستيم
منتظری ،صانعی ،مراجع واقعی
خامنه ای قاتله ولایتش باطله
حجاريان زنده باد / موسوی پاينده باد
فلسطين را رها کن / فکری به حال ما کن
کروبی بت شکن / بت بزرگ رو بشکن
مردم چرا نشستيد / ايران شده فلسطين
کهريزک / اعتراف / ديگر اثر ندارد
يا حسين / ميرحسين
زندانی سياسی آزاد بايد گردد
و الله اکبر و شعار های قبلی. طرفداران ا.ن هم بودن ولی کم بودن
اتوبوس زیاد بود (نمره سپاه و شهرستان!!!) خدا یاری کرد هوا یه کم ابر
شد یه نم بارون هم زد . تشنه بودیم . ساعت 1.5 برگشتیم جمعیت که یه کم
پراکنده شد، جیره خور ها حمله کردند با باتوم و زنجیر شیشه های ماشین ها
رو شکستند.
خون بود و زنجیر و شیشه. پشت سریهامون کتک خوردند.
سوار ماشین شدیم و برگشتیم به میدون 7 تیر شمال میدون هنوز مردم شعار
می‌دادن و جنوب میدون نیروی انتظامی در کنار لباس شخصی ها از مردم پذیرایی
گرمی میکرد ما بوق می زدیم و دستهامون به نشانه پیروزی از شیشه بیرون
بود. دو زنجیر به دست موتوری به طرفمون حمله کردن یکیشون با لگد زد به
گلگیر که یه کم فرو رفت( پراید 141 همینه دیگه!! دفعه پیش که 206 داشتیم
چیزیش نشد!!!!!!!) ما خندیدم طرف عصبانی تر شد!! مردم هو کردن!.
خلاصه زنده برگشتیم و روز قدس حماسه آفریدیم به دهان بعضیا هم مشت کوبیدیم!!!

تلوزیون داره مارو نشون می‌ده با هلیکوپتر از خیلی بالا فیلم گرفتن
اما اگه دقت کنین پارچه ها و پلاکارد های
سبز رو تشخیص می‌دین!!!