Saturday, May 31, 2008

در جستجوی امر قدسی

دیشب بعد از مدتها فیلم سیمون را دیدم با بازی آل پاچینو (دست داداشی درد نکنه که منو از نظر فرهنگی تأمین می‌کنه همیشه!) یک هنرپیشه خیالی که محصول یک شبیه سازی کامپیوتری است شهرت و محبوبیت جهانی پیدا می‌کند و حتی جایزه اسکار می‌برد در حالی که اصلاً وجود ندارد. هزاران عاشق سینه چاک پیدا می‌کند و در غم از دست رفتنش کلی آدم عزادار می‌شوند و حتی دنبال قاتلش می‌گردند.

با خودم فکر کردم سیمون با این هنرپیشه ها و به اصطلاح سلبریتی‌های اینجایی چه فرقی داره؟ کدام اینها واقعی هستند؟ مردم برای چه چیز پاریس هیلتون یا بریتنی اسپیرز سر و دست می‌شکنند؟ جز این است که اینها هم با مدد رسانه‌ها اختراع شده‌اند و بزرگ شده‌اند و به خورد مردم داده شده‌اند؟

بقیه اعتقادات ما که سفت و سخت به آنها پایبند هستیم ـ اعتقادات مذهبی یا حزبی، فرقی نمی‌کند- اینها از کجا آمده‌اند؟ چرا یک چیزی مقدس می‌شود و مردم برایش جانشان را هم می‌دهند؟ وقتی به راحتی می‌شود یک موجود خیالی مثل سیمون را به خورد مردم داد آیا چیزهای دیگر را نمی‌شود؟ آیا این یک نیاز واقعی است؟

چند روز پیش با یک مهندس مکانیک هم سفر بودم که در وزارت دفاع کانادا در بخش تحقیقات امنیت کار می‌کرد. او هم ازکنفرانسی بر می‌گشت در مورد اینکه چه طور می‌توان با آموزشهای اخلاقی (و معنوی) ساختار جامعه را طوری تغییر داد که جرم و جنایت کمتر شود! این یک کنفرانس علمی جدی با حضور ‌ کلی دکتر و دانشمند بوده است! خدا رحم کند! یعنی راست می‌گویند که مردم بی‌دین شده‌اند برای همین مملکت به این روز افتاده. آیا واقعاً اعتقاد به یک امر مقدس -ولو خیالی- می‌تواند امنیت ایجاد کند؟ حالا در دنیای مدرن باید سکولار بود یا می خواهند برای ایجاد امنیت دوباره مردم را دیندار کنند؟ من که فعلاً حسابی گیج شده‌ام

Sunday, May 18, 2008

بی دقتی آنها و بی خیالی ما

این خبر امروز در بالاترین به صفحه اول رسیده بود.

یک ستاره خارج از مرکز کشف شد
ستاره شناسان استرالیایی در فاصله 20 هزار سال نوری از زمین یک ستاره خارج از مرکز با یک مدار بیضی شکل را کشف کردند.

به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان تلسکوپ ملی استرالیا در پارکس واقع در ولز نو جنوبی در فاصله 20 هزار سال نوری از زمین یک ستاره خارج از مرکز را با مدار بیضی شکل شناسایی کردند.

نتایج کشف این تب اختر که با شناسه J1903+0327 نامگذاری شده است در مجله "ساینس اکسپرس" منتشر شده است.

این ستاره شناسان معتقدند این ستاره بسیار سریع تشکیل و تنها در چند ثانیه متحول شده است و سپس در زمانی که یک ستاره نزدیک جذب این تب اختر شده در یک حالت پیش فعال دوباره احیا شده است. این فرایند مشابه زمانی است که یک تب اختر در یک مدار "گریز از مرکز پایین" بچرخد.

این درحالی است که تب اختر J1903+0327 روش متفاوتی داشته است. این دانشمندان در این خصوص توضیح دادند: "این تب اختر به جای اینکه دارای یک مدار گریز از مرکز پایین باشد از یک مدار گریز از مرکز شدید برخوردار است. به این ترتیب در اینجا این سوال مطرح می شود که این ستاره چگونه شکل گرفته است؟ در این خصوص ما موفق شدیم دو تئوری را مطرح کنیم."

به گفته این ستاره شناسان، این تب اختر می تواند بخشی از یک منظومه سه تایی ستاره ای باشد که توسط یکی از دو ستاره دیگر در یک حالت خارج از مرکز قرار گرفته است.

همچنین می تواند در یک منطقه ستاره ای با چگالی بالا که به خوشه کروی معروف هستند متولد شده باشد. جرم این ستاره بسیار سنگینتر از حالت عادی و 74/1 برابر جرم خورشید است.



احتمالاً پیش از ترجمه خبر جالب و موثقی بوده است اما با بلایی که مترجم محترم که احتمالاً نه از نجوم چیز زیادی می دانسته نه از فیزیک, سرش آورده است هیچ معنا و مفهومی ندارد! مانده‌ام آن کسانی که به این خبر رای مثبت داده‌اند واقعاً چند درصد آن را فهمیده‌اند! یا هر خبر پیچیده‌ای که از آن سر در نیاوریم حتماً مهم است؟ ای کاش مترجم حداقل منبع اصل خبر را با جزییات بیشتر ذکر می‌کرد تا علاقه‌مندان واقعی بتوانند به اصل ماجرا پی ببرند! ستاره خارج از مرکز یعنی چی؟ یعنی بقیه ستاره ها در مرکز هستند؟ کدام مرکز؟ در ضمن هیچ ستاره‌ای تنها در چند ثانیه متحول نمی‌شود! مدار گریز از مرکز پایین و گریز از مرکز شدید دیگر چه صیغه‌ای است؟

البته وقتی چنین خبر بی سر و تهی کلی هم رای مثبت می‌گیرد مسلم است که نویسنده چنین اخباری هم هیچ وقت به فکرش نمی‌رسد که در ترجمه اخبار علمی باید دقت و حساسیت بیشتری به خرج دهد. این نوشته را چند وقت پیش در نقد خبرهای علمی که در نشریات عمومی منتشر می‌شوند نوشته بودم، فکر کنم یادآوری آن به جا باشد

حالا که دوستان عزیزی پیش‌قدم شده‌اند و باب آموزش درست‌نویسی را گشوده‌اند، من هم می‌خواهم از این به بعد هر وقت فرصتی دست داد کمی درباره خبرنویسی علمی بنویسم. اتفاقاً این بخش از خبرنگاری و خبر نویسی که نیاز به دقت و وسواس فراوانی دارد کمتر مورد توجه بوده است.

اگر در مورد یک خبر سیاسی یا اجتماعی نویسنده دچار لغزش شود کارش به شکایت و دادگاه و محاکمه می‌کشد، اما هیچ خبرنگار و خبرگزاریی تا به حال به خاطر نشر اکاذیب علمی و تشویش اذهان عمومی ( که چنین نمونه‌هایی کم نبوده‌اند) توبیخ نشده است . البته این معضل خاص کشور ما نیست ، نمونه‌اش خبری مربوط به دیده شدن مریخ به اندازه قرص ماه در هفته‌های گذشته بود که چنان فراگیر شد که نهادهای علمی معتبر در سراسر دنیا هم لب به اعتراض گشودند و این خبر را تکذیب کردند .

یکی از مشکلات سرویس‌های علمی خبرگزاریها و نشریات عمومی محدود بودن رشته تخصصی کادر علمی‌ است. مثلاً دبیر سرویس علمی پزشک است و همکاران نیز ممکن است یکی شیمی خوانده باشد، دیگری فیزیک . اما این گروه باید اخبار مربوط به همه رشته‌های علمی را پوشش دهند. منبع خبر علمی هم که زیاد است، کافی است وارد بخش علمی هر سایت و خبرگزاری شوید تا چیز دندان‌گیری نصیبتان شود. نگران آشنا نبودن با موضوع خبر هم نمی‌شوید،اولین فرهنگ لغت را به دست می‌گیرید و بدون دانستن معادل واژه‌های تخصصی در فارسی هر کلمه‌ای که به نظرتان زیباتر آمد انتخاب می‌کنید. چون خبر از یک سایت خارجی نقل شده است، پس حتماً درست است، پس به خود زحمت نمی‌دهید که حتی از درستی خبر اطمینان پیدا کنید. اگر هم قسمتی را متوجه نشدید یا به دلخواه برداشت خود را جایگزین می‌کنید یا در بهترین حالت آن قسمت را حذف می‌کنید. به دلیل کمبود وقت فرصت نمی‌کنید که با اهل فن مشورت کنید و نه فقط از درستی واژه هایی که به کار برده‌اید مطمئن شوید، بلکه حداقل اطمینان پیدا کنید که برداشت شما از خبر و جراحی‌هایی که کرده‌اید لطمه‌ای به‌اصل ماجرا وارد نکرده است.
در پایان هم یک عنوان هیجان‌انگیز انتخاب می‌کنید ، تا خواننده میخ‌کوب شود و حتماً اصل خبر را بخواند.

شاید این تصویر کمی اغراق‌آمیز باشد، اما کم‌وبیش همین رویه اجرا می‌شود. خوشبختانه این مشکل در نشریات تخصصی علمی کمتر به چشم می‌خورد یا اصلاً وجود ندارد، چرا که نویسندگان در رشته مربوطه تخصص دارند و مطلب نهایی از چندین فیلتر عبور می‌کند تامنتشر شود.
(به خاطر دارم فرج‌الله صبا هنگام ویرایش یک خبر نصفه ستونی که بنا بود در مجله دانشگر کار شود بیست و سه سؤال مطرح کرده بود و از مشاور این بخش خواسته بو د که همه آنها را واضح و به زبان ساده پاسخ دهد تا خواننده گیج و سردرگم نشود)
همچنین دقت علمی برای سردبیر و مسؤولین نشریه یا خبرگزاری مهم است و یک اشتباه یا سهل‌انگاری از اعتبارآن می‌کاهد. اما متأسفانه این گونه نشریات مخاطب محدود و خاص دارند و بیشتر مردم اطلاعات خود را از نشریات و خبرگزاریهای عمومی می‌گیرند.

مشکل دیگر جنجال‌آفرینی برای جلب توجه مخاطب است. گاهی نشریات یا خبرگزاریها بدون توجه به پیامدهای اجتماعی یا داشتن دغدغه نسبت به بی‌اعتمادی عمومی که نسبت به علم ایجاد می‌کنند (بگذریم از ارزش و احترامی که علم به تنهایی باید داشته باشد) از کاه کوه می‌سازند و بافته‌ای از تخیلات را که معمولاً واهمه برانگیز هم هستند به عنوان خبر مستند علمی در بوق و کرنا می‌کنند. نمونه‌اش خبر دیده شدن اشیاء نورانی ناشناس در آسمان ایران در سال گذشته بود که چیزی جز سیاره زهره و مشتری نبودند (نظیر همین مقارنه‌ای که در هفته گذشته رخ داد) اما جنجال رسانه‌ها آن را تبدیل به یک مسأله ملی کرد و خبرنگاران ناآگاه به هر دلیل به آن دامن زدند ( جالب‌تر این که این فرد در بخش علمی برگزیده جشنواره مطبوعات امسال شد!)

مشکل دیگر آشنا نبودن جماعت خبری با منابع و مراجع علمی معتبر است. هر سایت خارجی، یا هر استاد دانشگاه یا نهادی که نام علمی را بر خود نهاده است لزوماً منبع معتبر محسوب نمی‌شود. اما این موضوع معمولاً مورد توجه قرار نمی‌گیرد و البته این مشکل جامعه علمی هم هست که استانداردهای تعریف شده‌ای برای مراجع علمی ندارد و بنابراین خبرگزاریها به اولین منبع در دسترس -و نه لزوماً معتبر- اکتفا می‌کنند.


در این میان نباید همه تقصیرات را به گردن مطبوعات انداخت. لختی و سستی جامعه علمی عاملی است که این معضل را تشدید می‌کند. اگر نهادها و انجمن‌های علمی نسبت به اخبار نادرست یا نادقیق واکنش نشان دهند، خبرگزاریها نیز خود را ملزم می‌بینند که در انتخاب منبع خبر و اعلام آن حساسیت به خرج دهند. چه بسا خبرنگارانی که خالصانه نهایت تلاش خود را برای نهایی کردن یک خبر علمی انجام داده‌اند و همیشه با رضایت دبیر سرویس علمی و خواننده روبرو بوده‌اند ولی کار آنها هیچ‌گاه نقد نشده است تا نیازی به تغییر یا ارتقاء آن احساس کنند
.