این ريیس جمهور محبوب ما که زمانی قرار بود اسراییل را از نقشه جهان پاک کنه ظاهراً این روزها کاری مهمتر از جشن تولد هوگو چاوز نداره! خدایا همچنان سرش را گرم بدار تا دست گل دیگری آب ندهاد
اما برنامه دیروز: به ابتکارعلی یک سری آدم که از دیدن صحنههای فجیع جنایتهای اسراییلیها دردشان آمده بود یک قطار ماشین با نوشتههایی علیه جنگ و کشتار مردم بی گناه در لبنان در شهر راه انداختند. جمعیت زیادی در خیابانها نبود، اما چندبار دور یکی از مرکز خریدهای اصلی شهر دور زدیم که بد نبود. چند دقیقه ای هم جلوی ساختمان سیتیوی توقف کردیم. در مجموع فکر کنم ۱۴- ۱۵ تا ماشین بودیم. بچههای لبنانی یک نمایشگاه عکس و نوانما در دانشگاه برگزار کردند. دکتر المصری (که نمیدانم خودش کجایی است!) که از استادهای دانشگاه است و چند وقت پیش به خاطر اینکه در تلویزیون گفته بود هر اسراییلی یک دشمن بالقوه است ( یک چیزی تو همین مایهها) نزدیک بود از دانشگاه اخراجش کنندهم در حال جمع کردن کمکهای مالی برای درست کردن یک لابی و دعوت از سیاستمدارها و پولدارهای کانادایی برای حمایت از مردم لبنان است.
راستی این برنامه قطار ماشین این هفته چهارشنبه هم برگزار میشود. زمان حرکت ساعت ۶.۵ بعد از ظهر از پلازای دانشگاه است و خیابان کینگ را بین کانستوگا و فیرویو مال حرکت خواهیم کرد. اگر در اطراف واترلو هستید به این جمع بپیوندید.
posted by Sar-be-Hava @ 10:58 AM
مطلب را به بالاترین بفرستید
|
posted by Sar-be-Hava @ 3:45 PM
مطلب را به بالاترین بفرستید
|
Thursday, July 20, 2006
حکم ولایتی در آمریکا
بوش لايحه آزمايش سلول بنيادی انسانی را وتو کرد! این در حالی است که سالهاست تحقیقات در مورد سلولهای بنیادی در ایران آغاز شده است و پیشرفتهای قابل ملاحظهای داشته است. ( اینجا و اینجا و اینجا ) باز صد رحمت به این احمدینژاد و بقیه مذهبیهای خودمان که اقلاً با علم کاری ندارند و با حکم ولایتی چوب لای چرخش نمیکنند! شاید علتش این باشد که اصولاً از این مقوله چیزی بارشان نیست، اما مگر مثلاً بوش چیزی حالیش است؟ هنوز یک فرق بزرگ بین نگاه به علم در جامعه ما و جایی مثل امریکا وجود دارد. درست است که ما به شدت درگیر نگاه و رفتار سنتی به همه چیز هستیم، از غذا خوردن و لباس پوشیدن گرفته تا برگزاری جلسههای دولت به روش هيئتی و حل مشکلات با ریش سفیدی به جای قانون، اما خوشبختانه حداقل در ظاهر کسی با هیچ شکلی از علم مدرن مخالفت نمی کند. اگر در امریکا یکی میشود جناب بوش که تصمیم میگیرد نظریه آفرینش را به جای نظریه تکامل داروین در کتابهای درسی بیاورد یا جلوی تحقیق درباره سلولهای بنیادی را بگیرد نه به خاطر نظر شخصی است و نه احترام به حرمت انسانی. فقط رضایت خاطر میلیونها امریکایی مذهبی خشکه مقدس (و البته رأی آنها در انتخابات) مهم است که با اینکه از علم چیز زیادی نمیدانند، از آن میترسند یا آن را مغایر با دین میدانند . هنوز در امریکا گروهی وجود دارد که معتقد هستند زمین تخت است و برای خود هم انجمن و نشریه دارند. هنوز هم خرافات به شدت در امریکا رواج دارد. گروههای زیادی در امریکا وجود دارند که علناً با علم مخالف هستند و گاهی هم حرفشان را به کرسی مینشانند. مثلاً چند سال پیش یکی از مراکز تحقیقاتی در مورد هوش مصنوعی که در حال ساختن توده ای از ملکولهای حافظهدار و هوشمند ( موسوم به چسب خاکستری) بودند در اثر همین فشارها از کار بی کار شدند.در کشوری که مهد علم است، مردم از علم میترسند. شاید یکی از دلایل آن انواع فیلمهای تخیلی باشد که در آنها بشر آنقدر پیشرفت میکند که با یک جنگ اتمی یا به دست موجوداتی که خودش خلق کرده است نابود میشود. (البته انرژی هستهای حق مسلم ماست!)
چندین سال است که دانشمندان به فاصله زیادی که بین آنها و مردم ایجاد شده است پی بردهاند. تصور مردم امریکا از دانشمند یک موجود عینکی دیوانه با موهای آشفته است که کارهای عجیب و غریب می کند. این زنگ خطر مهمی است. برای همین است که مراکز علمی فهمیدهاند که به همان اندازه که پول خرج تحقیقات میکنند باید پول خرج کنند تا کارشان را به مردم معرفی کنند و برای آن اعتبار کسب کنند. امسال ناسا بودجهای ۶۵ میلیود دلار ی را تصویب کرد که برای آموزش و ترویج نجوم خرج شود. هزینه تحقیقات علمی از مالیاتی که مردم میپردازند تأمین میشود، پس باید مردم بدانند پولشان هدر نمیشود. خطر دیگری که امریکا با آن مواجه شده است بیعلاقگی امریکاییها به ادامه تحصیل در رشتههای علوم بنیادی است و اکثراً دانشجوهای خارجی و مهاجر این موقعیتها را در دانشگاهای امریکا قبضه کردهاند. با اینکه انواع و اقسام اولویتهاو بورس و امکانات دیگر برای دانشجویان امریکایی وجود دارد، باز هم آنها علاقهای برای ادامه تحصیل در این رشته ها نشان نمی دهند. این هم برای حسن ختام: یکی از دوستان المپیاد فیزیکی که دوره کارشناسی را در ایران گذراند و الان هم در یکی از بهترین دانشگاهای امریکا مشغول به کار است ، یک سال بعد از شروع به ادامه تحصیل در امریکا گفته بود: من اگر اینجا به دنیا میآمدم باید دیوانه میبودم که سراغ فیزیک بروم
posted by Sar-be-Hava @ 11:41 AM
مطلب را به بالاترین بفرستید
|
Sunday, July 16, 2006
این گزارش ایسنا خیلی پرمعناست! در همه عکسها از جشنواره زنان سرزمین من فقط آقایان حضور دارند و سوژه هستند
posted by Sar-be-Hava @ 5:49 PM
مطلب را به بالاترین بفرستید
|
Thursday, July 13, 2006
یکی قصه گویم پر آب چشم
اولاً در مورد نوشته قبل: من هر خبر یا نوشتهای را که حساسیت مرا برانگیخته کند نقد میکنم (این یک کمی با غر زدن و گله و شکایت فرق دارد) و قبلاً هم بارها این کار را کردهام، مثلا ً اینجا و اینجاواینجا. یکی از مواردی هم که موضوع را حساس میکند همین است که خبری در مورد خودت باشد یا نزدیکانت.
در ضمن خوبیش این است که کسانی که مخاطب نقدت بوده اند جوابت را میدهند و سوء تفاهمها برطرف میشود. مثلاً اینکه این خبر در آخرین ساعات شب و تلفنی اعلام شده و فرصت زیادی برای تهیه متن کامل و دقیق یا پیدا کردن عکسهای متنوع وجود نداشته است.
اما حالا بگذارید داستان پر آب چشم جایزه نجوم دو سال قبل را تعریف کنم تا کمی مایه انبساط خاطر شود و با هم بخندیم! دو سال پیش برنامه روز نجوم از طرف انجمن نجوم ایران برگزار شدو و ما سعی کردیم گروههای مختلف را در نقاط مختلف هماهنگ کنیم. البته فقط سه یا چهار گروه بیشتر نبودند و گروههای مختلف در شهرهای مختلف هم برنامههای خودشان را داشتند. برنامه ما با همکاری شبانهروزی بچههای فرزانگان در محل خانه هنرمندان برگزار شد و استقبال چشمگیری هم از آن شد. اتحادیه جهانی نجوم هر سال چندین جایزه به برگزار کنندگان روز نجوم در سراسر جهان میدهد. یکی جایزه اصلی است که به بزرگترین و فراگیرترین برنامهای داده میشود که توانسته باشد بیشترین افراد و گروهها را سازماندهی کند و امسال ایران این جایزه را برده است. این جایزه یک لوح تقدیر و معادل ۲۵۰ دلار کتاب و محصولات نجومی است. یکی دیگر از جایزه ها جایزه بهترین ایده نو در برگزاری روز نجوم است که جایزه نقدی ندارد و فقط یک لوح تقدیر است. دو سال پیش ما این جایزه را بردیم.
تا این جای داستان خیلی خوب بود، اما ماجراهای خنده دار بعد از این اتفاق افتاد: این جایزه به اسم فرد داده میشود نه یک انجمن یا گروه، برای همین وقتی که لوح به دستم رسید دو نسخه کپی رنگی از آن تهیه کردم و همراه با یک جعبه شیرینی یکی را به مدرسه فرزانگان و دیگری را همراه با فاکتور هزینه های انجام شده به انجمن نجوم بردم (قابل توجه آنهایی که ادعا میکنند اصل لوح پیش آنهاست ).اما حرف و حدیثها به زودی شروع شد: برگزاری روز نجوم از طرف شاخه آماتوری در برنامه سالانه شاخه به انجمن نجوم اعلام شده بود و چندین بار هم برای هماهنگیها در این مورد با رییس انجمن صحبت کرده بودم. برای برگزاری برنامه هم سعی کردیم تا جایی که ممکن است حامی پیدا کنیم و هزینه ها را کم کنیم. در نهایت خرجی که روی دست انجمن ماند فقط یک دهم هزینه واقعی بود که صرف اجرای این برنامه شد. اما در نهایت تعجب وقتی که فاکتورها را به انجمن بردم (البته همراه با اعلام خبردریافت جایزه) جواب این بود: مگر شما از ما اجازه گرفتید این کار را بکنید که حالا انتظار دارید ما هزینهها را پرداخت کنیم ؟ و خلاصه چندین ماه طول کشید تا سند و مدرک گفتگوهای انجام شده را جلوی آدم بزرگهای انجمن بگذاریم و آنها بپذیرند هزینهای را که من از جیب مبارک داده بودم پرداخت کنند. از طرف دیگر به گوش مدیر مدرسه رسانده شده بود که این جایزه قسمت نقدی هم داشته است و من آن را بالا کشیدهام! و بعد هم که آمدم کانادا دیگر شکی باقی نماند که من با پولی که متعلق به مدرسه بوده است هزینه سفرم را تأمین کردهام! (با ۲۵۰ دلارکتاب و مجله!) من هم هرچقدر قسم و آیه آوردم که چنین چیزی در کار نبوده است راضی نشدند و از من خواستند که نامه رسمی از طرف اتحادیه جهانی نجوم برایشان بیاورم که تأیید کند پولی به من داده نشده است! من هم خواستم آنها مدرکی بیاورند که من پول گرفتهام و به آنها ندادهام!
القصه، ماجرای کار علمی کردن و درست کار کردن توی مملکت ما همینه! همانطور که قبلاً هم نوشته بودم اگر فقط با عشق و علاقه خودت کار نکنی خیلی زود از پا در میآیی. امیدوارم به زودی هم به همه این ماجراها بخندیم
posted by Sar-be-Hava @ 11:56 AM
مطلب را به بالاترین بفرستید
|
Tuesday, July 11, 2006
آبجی خانم، یک عالمه تبریک
مراسم روز نجوم در ايران جايزه بهترين مراسم روز نجوم سال 2006 را از آن خود كرد
صبح که خواهرم تلفن کرد و این خبر را داد خیلی خوشحال شدم. فاطمه بالاخره نتیجه چندین ماه کار شبانه روزیش را گرفت! تا چند ساعت بعدش همین طور خوشحالی می کردم تا این خبر را در ایسنا دیدم و انگار آب سرد به رویم ریختند!
در خبر آمده: اتحاديه بينالمللي نجوم - پايهگذار مراسم روز جهاني نجوم - صبح امروز با ارسال نامهاي به مسول كميته برگزاري روز نجوم در شاخه آماتوري انجمن نجوم ايران اين مطلب را اعلام كرده است.
آیا مسوول برگزاری روز نجوم بی نام و نشان است و اسم نداشته است؟ این طور که از متن خبر برمیآید راوی خبر، این مسوول برآورد میشود، در حالی که این طور نیست. مسوول برگزاری روز نجوم خانم فاطمه عظیملو بوده است. این جایزه به نام فرد و به شخص تعلق میگیرد، البته این فرد می تواند نماینده یک انجمن یا گروه باشد. در ضمن یادآوری میکنم که این مسوول بی نام و نشان دعوت شده است که سه هفته آینده در گردهمایی سالانه اتحادیه جهانی نجوم در تگزاس امریکا شرکت کند و شخصاً جایزهاش را دریافت کند.
ناظمي ، جايزه اتحاديه نجوم را قدرداني از همه علاقمندان نجوم در ايران عنوان كرد كه در هفته نجوم در سال جاري با علاقه و پشتكار فراوان از هر امكاناتي كه داشتند بهترين استفاده را كردند تا اين دانش را به ميان مردم ببرند
این جمله کاملاً درست است. هرافتخاری که برای ایران به دست آید متعلق به همه ایرانیان است، اما فراموش نکنیم که این هماهنگی و این کار بزرگ خودبه خودی اتفاق نیفتاده است، پس به جاست از کسانی که در آن نقش داشتهاند به طرز شایستهای تقدیر شود.
گفتني است، پيش از اين و در سال 2004 نيز گروهي از دانشآموزان دبيرستان فرزانگان تهران، جايزه بهترين ايده در برگزاري روز نجوم را از آن خود كرده بودند و بدين ترتيب اينك نام ايران به نام با اعتباري درترويج نجوم بدل شده است.
این خبر نادرست است. دو سال پیش نگارنده این سطور مسوول برگزاری روز نجوم بود و برنامه به نام انجمن نجوم ایران برای اتحادیه جهانی نجوم فرستاده شد و دانشآموزان دبیرستان فرزانگان در اجرای برنامه همکاری داشتند. لازم به یادآوری است ایدهای که برنده جایزه بهترین ایده در سال ۲۰۰۴ شد هم متعلق به خانم فاطمه عظیملو بوده است.
عکسهایی که در این خبر کار شدهاند همگی متعلق به برنامه ای است که در رصدخانه زعفرانیه اجرا شد. مطمئن هستم که این برنامه بسیار متنوع و جذاب بوده است، اما اگر این جایزه متعلق به همه گروههای نجومی کشور است، چرا فقط تصاویر یک محل زینتبخش خبر است؟
ما همیشه بر سر این که خبر رسانی علمی باید دقیق و بی طرفانه باشد بارها بحث کردهایم. در ادامه همان صحبتهای گذشته، آیا بهتر نبود متن خبر حداقل به تأیید کسی که این افتخار را کسب کرده است میرسید؟ ما که همیشه از رفتارهای غیر حرفهای همکاران رنجیدهایم که دیگر نباید همان مسیر را طی کنیم؟
امیدوارم دوستان و خبرگزاری ها به نحو شایستهای این موارد را مورد توجه قرار دهند
از همه این حرفها گذشته من شاد هستم. این هم یک افتخار برای همه جامعه نجوم ایران است و من هم خود را در آن شریک می دانم. جای من پیش دوستان خالی تا این موفقیت را در کنار هم جشن بگیریم
posted by Sar-be-Hava @ 4:56 PM
مطلب را به بالاترین بفرستید
|